هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

یه بغض تو گلو که نترکید

و اشکی که نتونست جاری شه

و یه خداحافظی زیر لبی که هیچکس نشنید

 

 

کی میدونه این مرد تا سحر چی میکشه؟ 

داره تموم میکنه

مامان میگه بیا بریم ببینیمش

دلشو ندارم

دلشو ندارم

دلشو ندارم

دخترا

بیاین بگین اگه واسه کادو تولدتون حدود ده تا لاک گلدن رز هدیه بگیرین خوشحال میشین یا نه؟ 🤔

کار عاقلانه ایه به نظرتون؟

مثلا با پولش میشه یه دونه از این دستبند هایی که آویز طلا دارن هم خرید

اما خب این جینگولی تره

نظرتون؟

 

پی نوشت:طرف خودش وضع مالیش خوبه

یه مدت بود تو سامانه تغذیه نمیتونستم وارد شم

نماینده پیگیری کرد فهمید یکی از بچه هامون رفته رمزا مونو سر خود تغییر داده

نماینده رمز جدید رو اعلام کرد

دیدم باز وارد نمیشه

گویا عنتر خان رفته باز رمز جدیده رو هم تفییر داده :/

یعنی کرم پیش اینا لنگ میندازه🙄

دیدن آدمی که در انتظار مرگش نشسته خیلی سخته

امروز رفتم سر تختش و سریع خداحافظی کردم و اومدم

تو ماشین همه ش به این فکر بودم

که چرا بیشتر نگاش نکردم؟

شاید این بار آخر می بود ...

اما واقعا دیدن دستای لاغر و بدن ضعیفش که توانایی تکون خوردن هم نداشت برام سخت بود

گفتن نهایتا تا ده روز دیگه زنده ست

ده روزی که دو روزش رفته... 

 

 

خدایا خواستی جون منو بگیری یهویی بگیر

من تحملش رو ندارم

نمیتونم رو به قبله به انتظار مرگ بشینم

یه مدته کارای خونه رو کم و بیش انجام میدم

که تا وقتی هستم یه باری از رو دوش مامان بابا بردارم

دیگه رسما به چشم کُزِت نگام میکنن :/

مامان که صبحا میزنه بیرون میگه یه فکری برا ناهار بکن

آلو هاشم یکم خراب شده بود میگه تقصیر تو بود خوب بهشون نرسیدی :/

میگه بیا فلان کار رو بکن میگم باشه بعد مثلا یکم دیر میرم میگه یه باشه الکی میگی دیگه ولش میکنی

دیروزم بابا اومده میگه سی تومن بهت میدم برو انباری رو تمیز کن :////

نرفتم

امروز اومد گفت پنجاهش میکنم پاشو برو اگه نری دیگه کمترش میکنما😂😂😂

 

چند روز پیشام به خوش خواب گفت برو پیاز بخر نرفت

برگشته به من میگه خودت برو بخر 🙄

 

اسیر شدما

حالا ما یه بوقی زدیم

اینا دیگه سوار شدن

پیاده م نمیشن

پاک کرد بالاخره🙄🙄🙄

فک کنم ناراحتم شد

که واقعا به عنم

چقدر من لی لی به لالای این و اون بذارم آخه

بهش گفتم عکسه رو پاک کن

با شوخی هم گفتم ناراحت نشه خبرش

میگه چرا؟

پاکم نکرده :/

اگه این خر نیست پس چیه؟

اصلا فک کن هیچ دلیلی هم نداشته باشه

خب عوضی وقتی میگم پاک کن یعنی دوست نداااارم

خره نفهم

آدم بعضی وقتا یه گوهی میخوره

که فقط یه گوهی میخوره

یه عکس یه نمه دردسر دار داشتم

فقط هم دست خودم بود

یادم نمیاد چطور افتاده دست بچه ها🤦‍♀️

ورداشتن استوریش کردن🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

اول دیدمش یکم حرص خوردم بعد گفتم ولش کن بابا اهمیت نده

الان خجالت رو کنار گذاشتم رفتم به یارو گفتم پاکش کن😒

حالا هر گوهیم که بخواد بخوره و بگه بی جنبه بود و فلان و بهمان

ندیده هنوز

خدا کنه زود ببینه پاک کنه این مسخره رو

شششششتتتت

خدایا چهار تا بزن پس کله من

که دیگه عروسیه این گدا گدولا رو نرم :/

حیوونا انگار مجبورن نصف شهر رو دعوت کنن

بعد مثل گاو باهاشون برخورد کنن 😒

 

دوساعت عروسی رفتم به اندازه دو سال سوتی دادم

به اندازه بیست سال هم رو مخم راه رفتن🤦‍♀️

 

قبلا ها واسه این چهار تا دونه گیس بیرون ریخته

عره و عوره و شمسی کوره اظهار فضل می کردن و حواله ش می کردم به همونجا که باید

امشب پسر خاله و به دنبال اون خاله هم بنای گوه خوری گذاشتن :/

به این عنا بابت اینکه انقدر سر شون تو باسن منه حقوق میدن؟ که انقدر پی گیرن؟

نه واقعا برام جای سوال داره

این حجم از گوه خوری رو کجاشون جا میدن

إی من خار بشم برم تو چشم تون به حق پننننشششش تن که از دست تون راحت شم

به چه حقی به خودشون اجازه دخالت میدن؟ 

یه بار یه به تو چه پرت کنم تو صورتشون یاد بگیرن دیگه از این گنده گوزیا نکنن؟ 

 

واقعا بابت عروسی امشب بهم بر خورده و دارم به این فکر میکنم دیگه از این عروسیای چیپ نرم

انگار یه مشت بی خانمان و کارتن خواب دعوت کرده بودن و منت سرشون نهاده بودن

با این فک و فامیلای عتیقه ی یکی در میون مون 😒😒😒