امشب از خنده جر نخورم صلوات
- ۰ نظر
- ۰۴ فروردين ۹۷ ، ۰۲:۰۰
به این نتیجه رسیدم که تلاش واسه تغییر دادن خودم فقط و فقط باعث گند خوردن بیشترم میشه
تغییرها با دید مثبت ایجاد شد اما تمام نتایجش منفی بود
گفته بودم که میخوام همین اول کاری روابطم با آدما رو درست پایه ریزی کنم و شخصیتم رو عوض کنم و...
نتیجه ش چی شد؟
منی که به شدت ازش نفرت دارم
پشیمونم
میخوام همون گهی بشم که بودم
شخصیتی که طی بیست سال شکل گرفته رو دیگه نمیشه تغییرش داد
فقط شاید بشه نقش بازی کرد
که این نقش بازی کردنه صد برابر بدتر از اون شخصیت هرچند مزخرفه
بیرون کشیدن ازش هم سخته
اشتباه کردم
اشتباه کردم
اشتباه کردم
کجاش رو نمیدونم
دلیلشم نمیدونم
اما اینو میدونم که بدجور ریدم
آبم قطعه
حس میکنم در آویزون ترین و منفور ترین حالت زندگیم قرار دارم
از همه جا رانده
خدایا کمکم کن دیگه تحمل این جو واسم مشکله
اگه تاوانه یا هرچی تمومش کن دیگه
به اندازه کافی تنبیه شدم
نمیدونم از کی انقدر عوضی شدم
یادم نمیاد
شاید از اولشم بودم
رک بگم
یه آدم مرده
من به هیچ جام نیست
راجع به خیلی ها اینجوری ام
یعنی الان که با خودم فکر میکنم از مرگ کی خیلی ناراحت شدی خیلی گزینه ی دقیقی به ذهنم نمیرسه
این یه موردم انتظار داشتم که حداقل یه نمه ناراحت بشم
اما نشد
زورم میزنم حتی
فحشم به خودم میدم که عوضی الان باید ناراحت باشی
اما نمیشم خب
دست خودمم نیست
و نرمال هم نیست به نظرم
وقتی خبر مرگ میشنوم اینجوریه که یه شوک یه ثانیه ای بهم وارد میشه که یعنی عع عع عع دیدی اینم مرد
و بعد از اون شوکه میشینم زور میزنم که خب ناراحت باش الان عوضی
خجالت نمیکشی انقدر بی شعوری
یا حتی میشینم موضوع رو واسه خودم تجزیه تحلیل میکنم
میگم ببین فلان کسش مرده
از امشب دیگه فلان میشه
الان فلان حس رو داره
الان فلان خاک رو داره میریزه رو سرش
یا فکر کن به اینکه دارن عزیزش رو جلو چشماش خاکش میکنن
بعد خلاصه دیگه انقدر زور میزنم بلکه یه چیکه اشک بیاد
البته یه ایده دیگه م هست
شاید نرمالم ولی این کثافطا دارن نقش بازی میکنن مثله خودم
یعنی همه مون دسته جمعی دور هم عوضی تشریف داریم
شاید اینایی که دارن ابراز ناراحتی میکنن هم واقعا ناراحت نیستن
شاید اونام به هیچ جاشونه
ولی میگن که غم دارن
مثل خود من
دقیقا مثل خوده خودم
که نمیشه برم بگم خب اصلا فوت عزیزاتون به هیچ جام نیست ولی با این وجود تسلیت میگم
ولی اگه نقش باشه اینا خیلی ماهرن
من دیگه نهایتا زور خودمو بزنم یه متن تسلیت دل نچسب در حد یکی دو خط ازم بیرون میاد و تمام
ولی اینا همچین آب و تاب میدن قضیه رو که بیا و ببین
اصلا بهشون نمیخوره نقش باشه ها
:/
ولی میدونی کجای این قضیه اذیتم میکنه
اینکه واسه مردن آدما ناراحت نمیشم اصلا برام ناراحت کننده نیست
یعنی حتی اینکه مردنشون به هیچ جام نیست هم به هیچ جام نیست
فقط میترسم یه نمه
نکنه خدا بگه خب الان که انقدر عوضی تشریف داری دفعه بعدی یه نفر میمیره که دهنت سرویس شه
که دیگه از این فاز های علی بی غمی بیای بیرون
تو کز محنت دیگران بی غمی و اینا
میگیرین چی میگم دیگه؟