شاخ غول رو شکوندم بالاخره
سه شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۴:۵۶ ب.ظ
هیچی دیگه
رفتیم دیدیم اتفاق خاصی هم نیفتاد
فقط ده ثانیه اول که به پارچه های روشون نگاه کردیم ترس داشت
همین که استاد افتاد به جونش و تیکه تیکه کشیدن ماهیچه هاش ماهم دیگه تا کمر خم شدیم روش
الکی الکی این همه هم به خودم استرس دادم
اولش که رفتیم به استاد گفتم صورتش رو نبینیم
آخرش دیگه خودم کرمم گرفت پا شدم نگاهش کردم
هیچوقت دهن بازش رو یادم نمیره
البته فکر کنم استرس جنین هم بی تاثیر نبود
انقدر به فکر اون بودم که کلا ترس ازش رو یادم رفته بود
- ۹۷/۰۱/۲۸
خوووب