هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

لافی(زیر آبی سابق)

جمعه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۳۸ ب.ظ

قبل از عید قمپز اومد که آره واسه تولدم میریم بیرون و جشن میگیریم و پیتزا می‌زنیم به حساب خودم

تو عید خواستم براش کادوی تولدش رو بخرم

گفتم بابا این بنده خدا میخواد کلی بریز و بپاش کنه حداقل یه کادوی تولد تپل بگیرم که جبران شه

خلاصه کادو رو گرفتم و دادم و تمام

اصلا قضیه جشن و اینا رو بالکل به روی مبارکش نیاورد 

گفتم خیالی نیست حتما یادش رفته یا اینکه بعداً سر فرصت رفتیم بیرون جشنه رو میگیره دیگه

تا یه روز یکی از بچه ها گفت فلانی تو قرار بود بابت فلان قضیه به من پیتزا بدی

منم دیدم سر صحبت باز شده گفتم آره قرار بود واسه تولدتم بریم بیرون و به من پیتزا بدی

یهو برگشت گفت نه من منظورم این بود که واسه تولدم میریم بیرون پیتزا میخوریم نه که مهمون من باشی :/

یعنی انتظار داشت واسه تولد خود نکبتش بریم بیرون و بریز و بپاش که چی تولد خانومه بعد هرکس واسه خودشو حساب کنه و تمام :/

حالا اینکه من دقیقا جمله ای که گفت رو یادمه و دقیقا هم تاکید شد بر اینکه مهمون اونیم و زد زیرش و دبه در آورد رو کاری نداریم

ولی خواهشاً انقدر قالتاق نباشین

انقدر هم قمپز در نیاین

این همونی بود که وقتی بچه ها واسه تولدشون نون خامه ای پخش میکردن می‌گفت که شیرینیش مونده س و فلانه و اخه و پیفه و تولد من بشه من کیک تولد میارم و فلان 

آخرشم همون نون خامه ای مونده رو هم نداد

بعدشم که بهش گفتیم کیکت چی شد پس ور داشت گفتش که نه منظورم این بوده که اگه کل بچه های فروردینی کیک میدادن منم باهاشون شریک میشدم و جمعی کیک میدادیم :/

در حالی که اون موقع اصلا حرفش این نبود


خلاصه که اینکه آدم باشین

انقدرم لاف نزنین

حالا تو هی بیا بگو من پولدارم و لاکچری ام و فلان

ما اونچه که هستی رو می بینیم عزیزم

نهایتشم تا یکی دو روز اول گول بخوریم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی