هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

راضیم از کارم

دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۳۴ ب.ظ

دارم یاد میگیرم که سر حرفام وایسم و رو موضع خودم پافشاری کنم

دارم یاد میگیرم که زود تسلیم نشم

دارم یاد میگیرم که زود حرف بقیه رو نپذیرم

این چند وقته زیاد نه گفتم

چیزی که گفتنش قبلا ها برام خیلی تلخ بود و تا حدودی غیر ممکن

میای بریم بیرون ؟ نه

میای فلان کار رو کنیم؟ نه

میای فلان چیز رو بخریم؟نه

دو مورد آخرشم امشب بود

که هنوز در برابر اصرار های خودشیفته مبنی بر بیا فردا بریم بیرون مقاومت کردم که نمیام

وقتی خودم کاری ندارم دلیلی نداره الکی واسه اون پاشم برم بیرون

کاری که تو این حدود یه ماه اخیر دو بار انجام دادم و باهاش رفتم

و روزم کامل تلف شده و دیگه نمی‌ذارم به بار سوم بکشه که بعد ای کاش ای کاش راه بندازم

مورد دومش هم اینکه

امشب انتخابات شورای صنفی بود و رفتم رای بدم به دوست دوستم که اصلا نمیشناسمش

چون از بچه های خودمون بود و می‌خواستیم یه نماینده م از ما باشه

حالا چیز مهمی هم نیستا و کلا رای گیری خاصی نیست

رفتم رای رو نوشتم یه دختره گفت به منم رای میدی

با اینکه میشد به چند نفر رای داد گفتم نه فقط اومدم به یه نفر رای بدم

میخواستم فقط تک رای بدم

دختره هم ناراحت شد و رفت

نفر بعدی اومد و بازم همینو گفت و گفتم نه

اونم گفتش که خب چه فرقی می‌کنه تو اونو مینویسی منم بنویس

تو رو دروایسی نوشتمش و رفتم که سریع بندازم تو صندوق تا کس دیگه ای نیومده

یهو با خودم فکر کردم که احمق چرا میذاری اینجوری راضی یا بقولی خرت کنن

قرار بود یه رای به این دختره بدی فقط

چرا گذاشتی انقدر زود نظرت رو تغییر بدن اونم برخلاف میلت

اونم آدمای پر رویی که میومدن بالای سرت وایمیسادن تا اسم شونو بنویسی و یه جورایی رای دادنه زوری میشد

این اصلا فلسفه رای گیری رو واسم زیر سوال می برد

اگه قراره هرکس بیاد با پر رو بازی کاری کنه بهش رای بدیم اصلا چرا رای گیری صورت میگیره؟

حق انتخاب و اختیار کجا می‌ره پس؟

خودشون بیان چند تا پر رو رو انتخاب کنن دیگه

خلاصه رفتم نشستم اسم دختره رو خط زدم

یهو دیدم یکی دیگه اومد اسم یکی رو گفت گفت به فلانی رای بده

یه باشه سر سری گفتم که بره

دیدم وایساده میگه مینویسی اسم رو

شروع کردم به نوشتن اسمش و تاوسطای فامیلش نوشتم

خیالش که راحت شد و رفت همونم خط زدم و بردم کاغذ رو انداختم تو صندوق

بعدم با خیال راحت از اینکه کسی نتونسته مجبورم کنه کاری رو که نمی‌خوام انجام بدم پاشدم برگشتم تو اتاق

مسئله مسئله مهم و خاصی نبود

ولی از همین جاهای کوچیک آدم باید شروع کنه

نظرات (۳)

چقدر این پستت خوب بود هوچ👌🏾
همینطوری ادامه بده💙
پاسخ:
تچکرات فراوان :)
سعی میکنم که ادامه بدم و در نهایت اونی بشم که میخوام
این ک کلا خلاف این پروتکل های برگزاری انتخابات شورای صنفی ه.
چقد هر کی هرکیه!!!
اینورا خودشونو پاره می کنن سر انتخابات و دقیقا مثل انتخابات ریاست جمهوریه. :)))
بعد عرض شود ک، حقیقتش به نظرم بیشتر از اون یارو ها، سر خودتو شیره مالیدی با این کار خط زدن و فلان. 
ولی حالا کلا موردی نداشت بهشون رای می دادی، چون تو کاندید شماره یکت هم نمی شناختی مرامی بوده خب کلا چ فرقی کرد.

هزارماشالا بچه های ترمک از دم همه تون حسابی رو نه گفتنتون دارین کار می کنین لابد.  امروز پارو پوره و زخمی شدیم چندتا ترمک رو هانت کنیم ببریم حضور غیاب کلاس خودمون. هی همه می گفتن نه اوف می شیم. وجدانا تحفه بازی در می آرید چرا. نه رو به یه چیزای دیگه ای باید گفت ک دقیقا اونجا ها نمی گید. هی زرت زرت نه نه نه. :-"

برو واسه چند تا سال بالایی حضور غیاب بزن ک این ننگ رو دوران ترمکی ت نمونه اورنجی. 

پاسخ:
این پروتکل و ایناش رو نمی‌دونم چی چیه
اینام زیادی جدیش گرفته بودن و واسه رای آوردن خودشونو به آب و آتیش میزدن ولی خب ما چون تو جوش نبودیم به هیچ جامون نبود

اینکه سر خودمو شیره مالیدم رو قبول ندارم
من درنهایت کاری رو کردم که خودم میخواستم نه کاری که اونا خواستن
ولی رای ندادنم به اونا واسه این بود که نمی‌خواستم اونا این رای دادنه رو بهم تحمیل کنن
وگرنه اگه از اول چند نفر دیگم بهم معرفی میشد به اونام رای میدادم

ولی اینکه طرفو نمی‌شناختم آره خب نمی‌شناختمش
 اما تنها کاندید پزشکی مون بود و بقیه از رشته های دیگه بودن و هم اتاقی دوستم بود بعدا گیر و گرفتاری پیش میومد این بهتر باهامون راه میومد تا بقیه و اینکه من شنیدم کلا آدم پیگیریه



کجای کاری عامو
من خودم می‌خوام کلاس چهارشنبه مون رو بپیچونم
به خودشیفته گفتم اگه لازم شد و بچه های خودمون نتونستن حضورم رو بزنن بهش خبر میدم بره بجام حضور بزنه
لازم به ذکر هست که خودشیفته این ترم ترم آخرش بود و فارغ التحصیل شده دیگه
حالا من ترمک که خودم سال بالایی ها رو میفرستم بجام حضوری بزنن به نظرت گشادیم اجازه میده کلاسای بقیه رو برم؟
ولی آره اون ترمکای شما احتمالا از این ترمک یبسا بودن
من خودم با این موضوع مشکلی ندارم و اگه ببینم طرف کارش گیره میرم که مثلا به جاش حضور بزنم
یعنی درسته ترمکیم اما از لحاظ لغو کلاس و پیچوندن استاد و کوییز  و از این کارا کم از ترم بالایی ها نداریم
خلاصه که ننگ چندانی به جز مقداری سوتی نداشتیم تا الان
خب گرفتی تو روشون گفتی بهتون رای می دم ولی کار خودتو کردی. 
این قدرت نه گفتنه؟ د نیست دیگه. پیچوندنه بیشتر.
حالا منکر این نمی شیم ک بازم پنجاه درصد راهشو اومدی و مثل عنوان پستت قطعا هم باید راضی باشی از خودت چون بازم همین ک این احساس ها و دغدغه ها رو داری خیلی خفنه، ولی حس می کنم مثلا نه گفتن واقعی یه جور دیگه س تو ذهن من.
یه جور کل دنیا هم مقابلت وایسن، برمیگردی با صدای بلند می گی نه ک بفهمن و نگران پیامد هاشم نمی شی.  اینجوریه بیشتر. مثلا نه اینکه نگران باشی سریع تر بری برگه رو بندازی اون تو تا کس دیگه ای نیاد. اون حجمی از قدرت ک با خیال راحت همون جا وایسی و کسی دیگه جرات نکنه بیاد سمتت پیشنهاد متقلبانه بده بهت. 

من تو طول زندگی م یه چند بار کردم، طرررررد شدم وحشت ناک. احتمالا پیشنهاد نمی شه. همین سیاست تو بهتر باشه شاید. یکی از بچه ها هم بود این حجم از رک بودن و بی رودربایستی بودن رو داشت، آقا از در و دیوار واسش می زدن بقیه.
نه گفتن منفور می کنه آدما رو. چون قبل از اون باید برن رو نه شنیدن شون تمرین کنند. این خیلی تمرین سخت تریه...
پاسخ:
امممممم خب شاید حق با توئه
اما خب همینشم واسه من پیشرفتی محسوب میشه بسی بزرگ
شاید اگه من اون نارنجی سابق بودم
نه تنها بهشون رای میدادم
میرفتم واسشون تبلیغ هم میکردم :/
و این دیگه واقعا اوه شت داشت
ولی میدونی چیه
به نظرم اون نه گفتن با قدرته یه جاهایی خوبه
جایی که بخوای کار خودتو کنی و به بقیه بگی مربوط به خودمه و خودم میگم که میخوام چیکار کنم
ولی یه جاهایی به قول تو منفور میکنه آدمو
الان من شاید اگه با این قدرت به اینا نه میگفتم
نتیجه ش این میشد که فقط چند تا دشمن جدید واسه خودم میتراشیدم
اما اینجوری هم من راضیم که نه مو عملی کردم
هم اونا راضین که نه نشنیدن
سیاست معقولیه به نظرم
و البته کمی هم کثیف :/
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی