دعوا با لافی
جمعه, ۸ تیر ۱۳۹۷، ۰۱:۱۱ ق.ظ
با لافی دعوام شد
دیشب که تو نماز خونه خواب بودم ورداشته بود ازم عکس گرفته بود
غروب نشونم داد چند بار با تشر گفتم حذفش کن گفت نمیکنم
با خودم گفتم دهنت سرویسه بدبخت یه کاری میکنم که حذفش کنی
شده بیست و چهار ساعت ازش عکس مینداختم و کفریش میکردم
اما اصلا نیازی به این کارا نبود
چند دقیقه بعد اومد گفت آدامس داری
با اخم و تخم گفتم نه
گفت چیه حالا اخم و تخم کردی و فلان
منم اون روی سگم رو نشونش دادم و قیافه م رو وحشی کردم و با صدای بلند گفتم فلانی دفعه ی آخررررررررت باشه که تو خوابگاه از من عکس میگیری
یه اشاره به بقیه بچه های تو نماز خونه کرد و گفت باشه بابا آروم تر
بعدشم گوشی رو آورد جلو رو خودم حذفش کرد و با قهر رفت
الانم قهریم
توی امتحانای ترم اول سر امتحان زبان توی نماز خونه داشتم درس میخوندم
نصفه شب بود و خسته شده بودم گفتم بگیرم بخوابم صبح زود پاشم یه مرور بکنم بعد برم سر جلسه
وقتی خواب بودم یکی از دوستام ازم عکس گرفته بود و فرداش بهم نشون داد
ولی من گفتم اگه ناراحت نشون بدم خودمو فکر میکنه آتو ازم گرفته و واسه همین طبیعی رفتار کردم و با خنده و با حالت تمسخر گفتم این عکسی که تو الان ازم گرفتیو خودم داغون ترشو قبلا گذاشتم اینستا که بخندیم . یه ذره هم برام مهم نیس بقیه ببینن .
بعدا هم خودم دوسه تا عکس ناجور ازش گرفتم و گفتم میذارم اینستا :)))
کلی التماس و اصرار کرد گفت نه توروخدا نذار و اگه بذاری فلان میکنم و اینا
البته من نذاشتم ولی یجور آتوعه دیگه . هروقت پررو بازی دربیاره تهدیدش میکنم با عکساش :)))