یک عدد کپک چسبیده به تخت
جمعه, ۱۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۰۱ ق.ظ
مثل کپک چسبیدم یه گوشه از بیکاری خل شدم
تو اتاق تنهام
بیرونم نمیرم
با لافی هم درسته آشتی کردم اما هنوز باهاش سر سنگینم
صبح دیروز اس داده بود که بیا بریم بیرون و فلان من خواب بودم جواب نداده بودم
زنگ زد بیدار شدم و گفتم دیشب تا صبح نخوابیدم خیلی خوابم میاد
بعدشم صبح تو این گرما بیرون بریم چیکار غروب بریم دیگه
اونم گفت باشه و قرار شد غروب بریم و منم خوابیدم تا نزدیکی پنج
بیدار که شدم گفتم ساعت چند بریم که اونم گفت حالش خیلی خوش نیست و ببخشید نمیتونم بیام و اینا منم گفتم اوکی باشه واسه فردا پس فردا
هنوز یه خرده باهم سرسنگینیم
قبلا ها روزی چند بار همو میدیدیم یا پیام میدادیم اما الان نه
امروز رو کلا تو اتاق یا خواب بودم
یا با گوشیم ور رفتم
یه مقدارم نشستم وسایلم رو بسته بندی کردم که همه ش نمونه واسه روز آخر
چقدر برنامه داشتم واسه بعد امتحانا که این چند روز رو با بچه ها میریم میترکونیم و فلان همه ش کشک
یه روزش که رفت
فردا هم بعید میدونم خبر خاصی شه
نمیدونم شایدم فردا تنها پاشم برم سینما
می چسبه تنهایی؟؟؟
پی نوشت:کسی میدونه اسم این بازیه که جدیدا مد شده همه بازی میکنن چیه؟؟؟
- ۹۷/۰۴/۱۵