هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

واقعا که زندگی هیچه و هیچه و هیچ

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۳۸ ب.ظ

هم اتاقیم اومد آزمایشم رو نشونش دادم

گفت احتمال اینکه بدنت به درمان جواب بده هست و اینا ناراحت نباش

اول آزمایش و یه دوره درمانیه و نهایتش عمل

گفت وضعمم خیلی حاد نیست و احتمال داره اونیکه حدس میزنیم نباشه

شنبه صبح زود قبل از کلاسم باید برم بیمارستان پیش استادشون نوبت بگیرم

یا برم مطبش و بگم دانشجوی دانشگاهشونم و اینا که راضی شه بهم نوبت بده چون نوبت های مطبش سه چهار ماهه س

از دیشب دارم به این فکر میکنم که چرا زندگی بقیه اینجوریه که مثلابزرگ ترین غم شون شکست عشقی با رل دو سه ماهه شونه

بعد واسه من همه ش رنجه و غم

دارم بیو میخونم واسه شنبه

بعد میگم خب اگه قرار باشه اتفاقی برام بیوفته

دیگه چه فرقی می کنه که کوییز بیو منفی بگیرم و جلوی بچه ها ضایع شم یا نه

یا مثلا اون شلوار جینه که دیدم رو داشته باشم یا نه

یا ... 

چقدر این زندگی پوچ و مسخره س

اصلا اگه من فردا مثلا تصادف کنم بمیرم

کدوم یکی اینا مهمه

نظرات (۶)

  • بهاردخت ..
  • ناامید نباشین ان شاالله درست میشه..خانم دکتر قوی باش وبه همه نشون بده چقد عالی هستی
    پاسخ:
    ممنونم بهار دخت جان :) 
    هم اتاقیت چی کاره ست؟ گفتم که از هر کسی هم نباید نظر بخوای. حواست به این مورد باشه.
    اگر هم واقعا برات مهمه و می گی خطریه همین امروز باید می رفتی. بهترین جا هم بیمارستان دولتی. دیگه منتظر مطب و استاد فلان بابا و اینا که وای نستا اگه استرس داری. همین فردا برو اصلا. 
    خصوصا یه چیزی مثل مشکل های قلبی که اصلا شوخی نداره. 

    ولی کلا حالا می گی از دیشب داری فکر می کنی به این قضایا،
    من خودم سه چهار ساله مغزم معیوب این جنس مسائل شده  نمی تونم رها شم کلا. سعی می کنم ها، هیچی جواب نمی ده.
    ایشالا موردی نیس دوباره به زودی فکرای روتینت برمیگردن سرجاش.
    پاسخ:
    هم اتاقیم اینترنه ترم چهارده س
    دیشب شیفت بود امروز اومد ازش پرسیدم
    خب منم که اینجا کسی رو نمیشناسم که
    همین یه استاد ایناست که خیلی تعریفش رو میکنن و شنبه باید برم ببینم چه روزایی هست واسه همین هفته نوبت بگیرم
    صبحام هست احتمالا دوتا غیبت بخورم ولی مجبورم دیگه
    خیلی فوری فوری هم نیست من دیشب یهو هول کردم ترسیده بودم
    امروز آروم تر شدم
    احتمال وجود یه غده تو تیروئیدمه
    هم اتاقیم میگه شاید غده باشه شایدم نباشه
    میگه یه مدت تحت درمانی و آزمایش میدی اگه بدنت به درمانش جواب بده نیست ولی اگه نده باید عمل کنی و اینا
    دیشب از ترس اون بود که قلبم تیر می کشید وگرنه قلبم به خودی خود مشکلی نداره
    فقط میترسم یکم
    مثلا ازاینکه بخوان گلومو جر بدن عملش کنن
    یا اگه بزرگ شه غده یا اگه بدخیم باشه
    طوری بود که همون دیشب دلم میخواست اورژانسی پاشم برم بیمارستان
    اما امروز هم اتاقیم اومد یکم خیالم راحت شد


    عاقا من اصلا دیشب پاک خل شده بودم
    قلبم تیر می کشید
    از یه طرف در اتاق رو قفل کرده بودم
    از طرف دیگه می گفتم خب من اگه سکته کنم کی می فهمه؟ کلیدم گذاشتم تو قفل نمیتونن کلید بندازن درو باز کنن
    بعد دیدم چه پایان تلخی خواهم داشت
    این همه حرص خوردم واسه هرچیزی همه ش هیچ
    یه مرگ مسخره و تمام
    هرچی که تا الان به دست آوردم و واسش جنگیده بودم و سختی کشیده بودم همه ش کشک
    حتی گناه هایی که کرده بودم میومد جلو چشمم که دیدی فلان کارا رو کرد الان داری تاوان پس میدی
    یا به این فکر میکردم که اگه به هر دلیلی من یا هرکس دیگه که کلی واسه آینده ش نقشه داره و تا الان کلی سختی کشیده یهو بمیره
    تکلیف این زندگی مسخره و غم و غصه هاش تا اون موقع چی میشه
    در نهایت هم نتیجه ش شد اینکه دنیا خیلی نامرده
    خیلی خیلی نامرده
  • عبداله رضوی
  • سلام
    سخته واقعا
    بیماری خیلی سخته
    چون خودم درد کشیدم و میدونم

    دو نکته:
    اولاً باطن زندگی خودت رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکن
    دوماً هنر اینه که در رنج های زیاد بتونی خوب بمونی و خوب باشی! و گرنه در خوشی که...

    نهایتاً داستان زندگی استیو جابز و استیو هاوکینگ رو بخون اگه نخوندی...

    امیدوارم زودتر خوب بشین

    پاسخ:
    سلام
    اوهوم سخته
    ولی من الان فهمیدم تو غربت و تنهایی سختیش چند برابر میشه


    آخه من خبر دارم از زندگی دوست های نزدیک و اطرافیانم دیگه
    مثلا طرف میشینه عرررر میزنه مثه چی واسه اینکه با دوس پسرش دعواش شده 😑
    بعد به منم میگن تو خیلی خوشبحالته و سر خوشی و هیچ غمی نداری :/


    من یک صدم اونام تحمل و ظرفیتش رو ندارم واقعا


    خیلی ممنون🙏
    زنده میمونی نارنجک؟
    پاسخ:
    امروز مریض بودم نتونستم برم :(
    درد
    پاسخ:
    چی؟ 
    جواب جواب کامنتت بود
    پاسخ:
    واسه چی خب؟ ☹️
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی