هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

نارنجی پشم ریزون چرا پشم ریزون

چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۶ ب.ظ

:/

:/

و بازم :/


همه ش میگن تو دانشگاه خیلی حواستون به کاراتون باشه ملت چهار چشمی تحت نظر میگیرن

من باور نکردم تا امروز

امروز قبل از عملی آناتومی رفتیم نشستیم رو نیمکت راهرو

خلوتم بود

بعد من زیر لب طوری که خودمم به زور میشنیدم داشتم این آهنگ اولین شب آرامش رو زمزمه میکردم بعضی وقتام ل باهام میخوند

الان تو کانال کراش دانشگاهمون ورداشتن درموردمون نوشتن که اونایی که طبقه همکف فلان جا بودین صداتون خوب بود و اینا😳🤦‍♀️

حالا به اینکه ما صدامونم خوب نیست و طرف مسخره کرده احتمالا کاری نداریم

ناموسا چطور اصلا صدامونو شنیده؟

بعد من این همه تو راهرو های دانشگاه منگل بازی درمیارم و مثل خر تی تاب داده شده می خندم یا مثل بچه مدرسه ایا بالا پایین می پرم

یعنی الان اونا هم دیده شده و اینجانب سوژه دانشگاه شدم🤔

از این به بعد باید آسه برم آسه بیام که با همچین جونورایی هم دانشگاهی ام

نظرات (۶)

هنرمند عزیز..کانال بزن جوینت شیم از دکلمه هات فیض ببریم😂😂😉
پاسخ:
واسه قسمت بعدی میخوایم رو سلطان قلب ها کار کنیم بریم همون جای امروزی بخونیمش😅
بذار اگه کارم گرفت کانال هم میزنم😂
یه بچه لیلا فرهرم پیدا کن کاسه بده دستش جلوتون برقصه و پول جمع کنه از ملت..

فک کن...زیبا نیست؟
پاسخ:
اتفاقا امروز که من داشتم میخوندم و ل هم خوانی میکرد گفتم به ف هم بگو بیاد جلومون برقصه😂
ولی متاسفانه آهنگ هامون خیلی مناسب رقص نیست
حالا بذار یه خرده کارمون بگیره رقاص هم میاریم
آخرش که هیچی نمیشیم حداقل مطرب بشیم دیگه😊
عنوانت رو از روی مهمان های ناخوانده نوشتی، نه؟
چقد خوب شده. چقد! حال کردم.
پاسخ:
نه از اون داستان مورچه اشک ریزون چرا اشک ریزون؟ گرفتم 😁

😊
نه مهمان های ناخوانده نه، چی بود داستانش؟
وای چرا یادم نمی آد.
ولی واسه قافیه ش مثلا می گفتی "نارنج ناراحت، چرا ناراحت؟" باحال تر بود. 

پاسخ:
من این مورچه اشک ریزون چرا اشک ریزونش رو یادم بود
سرچ کردم ببینم اسم داستانش چی بود که دیدم اسمش هم همینه


آخه ناراحت نیستم که😅
تازه انقدر هر و کر بهش خندیدیم و سوژه ش کردیم که نگو
متعجبم فقط
تو سالن خلوت که هر وقت کسی هم رد میشد ما ساکت میشدیم
زیر لبم بود کاملا طوری که یکی مون که اون سر نیمکت بود نشنیده بود
چطوری یه نفر رد شده شنیده بعد خوب و بد صدامونم تشخیص داده😳
نارنج پشم ریزون چرا پشم ریزون منظورم بود. :)))) یعنی می گم نارنجی نه، نارنج به وزنش می آد.
دیشب خوابم می اومد پشت هم چند تا سوتی نوشتم. ناراحت چیه این وسط اصلا. :))) 
و مرسی بابت معرفی داستانش، یعنی از دیشب دارم زور می زنم یادم بیاد ولی موفقیتی حاصل نشده بود.

من بچه بودم این داستان و چند داستان دیگه رو رو مادرم هر شب قبل خواب برام می خوند. سه چهار ساله اینا.
صداش هنوز تو گوشمه. جاهایی که صدای خودشو جای حیوونا نازک و کلفت می کرد. چه قدر دوست داشتم اون زمان رو.
از لوسیش که بگذریم، ای کاش بازم می اومد برام قصه می خوند. واقعا باحال بود.



پاسخ:
آها از این لحاظ میگی
آره نارنج بیشتر بهش میخوره
ولی چون کلمه ناراحت رو گفتی توجهم به اون جلب شد متوجه منظورت نشدم


آخی منم الان یاد بچگیام افتادم که مامانم منو می برد حموم
واسم توی ده شلمرود میخوند
دلم تنگ شد واسش☹️
یه جای دیگه خوندم اسم داستانش کک به تنوره.
وای آقا این خیلی خوبه می خوام پستش کنم.
پاسخ:
من ورژن ککش رو نشنیده بودم
ورژن مورد نظر من پیرزن بود
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی