هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

با ل خوب نیستم

دلم باهاش صاف نیست

دختر خوبیه ها

اماچه کنم

باهاش نمی سازم

دوسش ندارم

نمیتونم به عنوان دوست صمیمی بپذیرمش

باهاش رو راست نیستم و خودمم میدونم

باهاش صادق نیستم و زیر و رو میکشم واسش و خوب میدونم اینو

سعی در کتمانش ندارم

اما انگار اون نمیخواد قبول کنه

حالیش نمیشه

آخریش برمیگرده به چند روز پیشا

نماینده گفت دو تا از استادا قبول نکردن سه و چهار شنبه این هفته کلاس نریم

و کلاسا بر قراره

نیاین هم لج میکنه

من و ه تصمیم گرفتیم نریم

ولی به بچه هام چیزی نگیم و کسی رو تشویق به نرفتن نکنیم

که کلاس خالی نباشه استادا لج کنن

هرکی خواست بره

هرکی نخواست نره

ما به کسی چیزی نگیم

هرچند این خودشم ریسکه

چون اگه مثلا چهار پنج تا غایب باشیم و استاد لج کنه قشنگ میتونه هر بلایی بخواد سرمون بیاره و مثلا حذف مون کنه

ولی اگه مثلا نصف کلاس نرن

فوقش میگه یه نمره از غایبا کم میکنم

القصه ما تصمیم گرفتیم که نریم

چند روز پیشا ل بهم پیام داد گفت تو کی میری؟

گفتم معلوم نیست،. خودت کی میری؟

گفت نمیدونم خواستم از تو بپرسم

یه خرده شر و ور گفتیم و کل کل کردیم

آخر حرف دلمو لا به لای کل کل هامون بهش پروندم

گفتم اصلا هروقت خواستی برو از منم نپرس

یکم دیگه باز کل کل کردیم

دوباره پرسید حالا کی میری؟

گفتم هر وقت عشقم بکشه

یکم دیگه باز کل کل کردیم و سر یه موضوعی من گفتم گوه بخور

گفت من بی تو نمیخورم تو ام بیا

گفتم تو دم منی؟

گفت نه تو دم منی

گفتم اینطور که شواهد نشون میده تو دم منی

گفت لیاقت نداری آدم نظرت رو بپرسه. احترام میذارم بهت الاغ

گفتم این احترامته؟ اگه این احترامته لطف کن دیگه نذار

باز یکم تو سر و کله هم زدیم و باز پرسید حالا کی میری؟

گفتم اصلا نمی رم میخوام ترک تحصیل کنم

گفت جهنم برو گمشو اصلا

حالا کی میری؟ 🤦‍♀️

و ایز تایپینگ بود که زدم بلاکش کردم

چند دقیقه بعد دیدم زشته آنبلاک کردم و یکم بهش خندیدم و یکم حرص خورد

آقا باز نشستیم به دعوا و کل کل باز وسط دعوا پرسید کی میری؟🤦‍♀️

یعنی من سیریش تر از این بشر ندیدم

خو به تو چه مگه من باید بیام شیرت بدم؟

هر وقت خواستی گمشو برو چیکار به من داری؟

جواب دادم که ل من کار دارم معلوم نیست

تو هروقت خواستی بلیط بگیر جا نمونی من کار و بارم معلوم نیست

گفت از جمعه دیرتر که نمی ریم؟

گفتم من شاید دوشنبه برم شاید سه شاید جمعه معلوم نیست

گفت خوب هرموقع رفتی خواستی یه پی ام به من بده

نخواستی هم که هیچ

گفتم فلان استاد بی اعصابه رید بهت نگی تقصیر توعه ها

گفت پس تقصیر کیه؟ گفتم به من ربطی نداره تو هروقت صلاح دونستی برو(واقعا مونده بودم چطور به این زبون نفهم بفهمونم کاری به من نداشته باشه و هر غلطی که میخواد بکنه🤦‍♀️)

گفت من کاری ندارم با تو میام هرچی هم شد تقصیر توعه😐

گفتم من اصلا بهت خبر نمیدم بمونی تا عید

خوبه تو جاده هم ازم راضی نیستی و دفعه پیش می گفتی تنها میومدم بهتر بود

گفت خب همه ش عین خرس می خوابی

گفتم دوس دارم بخوابم به تو چه

خلاصه باز کل کل شروع شد گفتم بلاکت میکنم، این دفعه دیگه بازتم نمیکنم زبون بسته شی

و بلاک و تمام

دیدم درجا رفت اینستا پی ام داد و جوابشو دادم و درجا اونجا هم بلاکش کردم

دیدم اس داد که خودمم میخواستم بلاکت کنم و تو زودتر کردی و این حرفا

توپیدم بهش و تهشم اضافه کردم پررویی کنه اینجام بلاک میشه

جواب نداد

فکر کردم قهر کرده و گفتم به تخمکم

پنج شنبه شب بهش یه اس میدم که فردا دارم میرم

اگه باهام نیومد که چه بهتر

اومدم اومد دیگه😩

و دیگه کلا خبری نشد و من در خیال خودم قهر بودیم

باز دیدم امروز اس داده🤦‍♀️

پیام داد آنبلاکم کن کارت دارم

به دروغ گفتم خونه نیستم نت ندارم

گفت مشخص نشد کی میری؟ نمیخوام با تو بیام ها،واسه یه چیزی میخوام😤

گفتم از خداتم باشه با من بیای. اصلا حالا که اینطوره بخوای بیای هم نمی برمت، حالا  واسه چی قفلی زدی؟

باز پرسید که حالا تو بگو کی میری و اینا؟ گفتم من فردا یه کاری دارم که اگه انجام شه دوشنبه میرم اگه نه باید وایسم سه شنبه کارم رو انجام بدم(اینطور گفتم که باز جواب قطعی ندم دوشنبه میرم یا جمعه)

گفتم حالا تو چیکار به من داری؟

گفت میخوام ببینم کی بلیط بگیرم و اینا، یعنی تو صبر نمیکنی جمعه بری؟

گفتم نمیدونم باید دید بقیه بچه ها چیکار می کنن

بعد باز هیچی نگفت الان دوباره نصفه شبی پی ام داده که سه و چهار شنبه با کدوم استادا کلاس داریم🤦‍♀️

گفتم نمیدونم نماینده تو گروه چی گفته؟ (منظورم این بود از من نپرس هر گوهی نماینده خورده همونه دیگه)

احتمالا هم باز فردا اس بده که کارت انجام شد یا نه و کی میری؟ 😤😤😤


بابا من به چه زبونی باید به این بشر حالی کنم کاری به کار من نداشته باشه و هر گوهی میخواد بخوره؟ 

مستقیم میگم نمی فهمه

غیر مستقیم میگم نمی فهمه

بلاک میکنم از یه سوراخ دیگه میاد تو

خو چیکارش کنم؟

چرا حالیش نمیشه ما دوتا آب مون تو یه جوب نمیره

چرا نمی فهمه ما نمیتونیم زیادی باهم صمیمی بشیم

چرا واسه کوچیک ترین مسئله ای میاد آویزون من میشه که هر گوهی خوردم بخوره

میخوای بپرسی برو از نماینده بپرس یا یکی که خبر داشته باشه

منم یه خری مثل تو

رو هوا میخوام نرم


مامان بهم میگه تو ناسازگاری

نه سر این قضیه ها

کلا میگه تو سر سازگاری با کسی نداری

با ل هم نمیسازی تقصیر توعه

الان واقعا تقصیر منه؟

این همه رو مخم رژه میره تقصیر منه؟

سوالای چرت می پرسه و حوصله ش رو ندارم تقصیر منه؟

خودمم رو هوام و حوصله خودمو ندارم اینم سیریشه تقصیر منه؟ 

میدونین از چی هم زورم میگیره

اینکه ادعاشم زیاده

واسه واحد اضافه برداشتن اومده بود مخ منو میخورد که ظرفیت ها پر شده و نمیشه برداریم و حالا چیکار کنیم؟ 

بعد یه روز یه 3 واحدی توپ دیدم درجا بهش خبر دادم که برداره چون زودم پر شد

اومده یه ساعت باهام چونه میزنه که حالا واقعا اضافه برداریم یا نه؟😐خب سنگین میشه امتحانامون، فشرده میشه و اله و بله و جیمبله

آخر اعصابم رو خورد کرد ریدم بهش گفتم تو گوه زیاد میخوری ولی آخرم میری برش میداری پس برو همین الان برش دار بعدا نخواستی حذفش میکنی

که درنهایتم همین شد

برش داشت

دو قورت و نیمشم باقی بود :/


یه چی بهش میگی اول میاد یه ساعت مخت رو میخوره و باهات چونه میزنه

بعد که خوب اعصابت رو خورد کرد و میگی خب دوست نداری انجام نده مجبور که نیستی

میره انجامش میده😒

کودن

یه بار به خودشم گفتم

گفتم تو پیام نورم نباید قبول می شدی با این سطح از آی کیو

عن خانوم

واقعا نمیدونم چطور باید باهاش تا کنم که پیرم نکنه

انقدر رفته رو مخم که موز خوردنشم واسم صدای خیار میده

سر این قضیه نرفتن دانشگاهم

یه ساعت میاد از من می پرسه کی بریم؟ حالا کافیه مثلا بگم جمعه

تا خود جمعه مخ منو میخوره که خب اگه استادا لج کنن چی؟

اگه نمره کم کنن چی؟ اگه فلان گوه رو بخورن چی؟

میرینه به اعصابت خونه موندنه کوفتت میشه



پی نوشت:از یه طرفم دلم میسوزه

میگم زشته انقدر بد رفتار میکنم باهاش

میرینم بهش عذاب وجدان میگیرم

دیده شده رفتم عذر خواهی هم کردم🤦‍♀️

نظرات (۴)

من طرف دار ل هستم. :دی
ببین خوب به هر حال شخصیت های وسواسی وجود دارن. مثل منه این دوستت. الهی. :)))) یحتمل دوست دیگه ای هم نداره، مجبوره تمام وسواساش رو روی تو یک نفر خالی کنه، نتیجه ش شده این. :))) یک سری خاطره هام برام دوره شد.
درکش کنید یکم ل رو. خوشحال باش که این قدر قبولت داره و بت ش هستی.
اصلا بیار با من آشنایی ش بده. :دی لیلا، لادن، لیدا، لاله، هر چی که هست. بگو یه خل پیدا کردم مثل خودت.
پاسخ:
طرفداریش رو کاری ندارم
اما واقعا حق باهاشه؟
اگه اینطوره و وسواس داره خب چرا خیلی ادعاش میشه
میاد می پرسه ، جواب که میگیره مخالفت می کنه :/
ببین کلا نه فقط بابت این موضوع
بلکه به خاطر اختلاف نظر های زیادی که داریم من احساس میکنم نمیتونیم باهم خیلی صمیمی شیم
اما خب اون نمی فهمه
من تنها دوستش نیستم و دوستای دیگه م داره
اما انگار بیشتر از بقیه با من احساس صمیمیت میکنه
در صورتی که این دو طرفه نیست

من سعی میکنم درکش کنم
شده حتی رفتم عذر خواهی هم کردم
گفتم من این روزا عصبی ام و اگه پاچه ت رو میگیرم ببخشید
اما خب خودشم نباید یکم مراعات کنه؟
نباید یکم اذیت هاشو کم کنه؟
انقدر پا رو دمم نذاره
اما من فک نمیکنم که خیلی قبولم داشته باشه و بت باشم واسش
به نظرم دلیلش اصلا چیز دیگه س

اوکی فقط بگم از کجا پیدات کردم که وبم لو نره😁


پی نوشت:نمیدونم شاید خودخواهی باشه گفتنش
هی گفتم بنویسم یا نه
اما تصمیم گرفتم بگمش
شخصیت وسواسیش به من مربوط نیست
در کمال خودخواهی میگم که من واقعا انرژی واسه رسیدگی به شخصیت وسواسیش ندارم
تا ترم پیش کمتر بود و اغلب باهاش کنار میومدم هرچند رو مخم بود
اما الان دیگه نمیتونم
خودمو زندگیمو جمع کنم هنر کردم
واقعا دیگه اعصابی ندارم که بخوام به اونم کمک کنم
خودش با مشکلش کنار بیاد
نمیدونم الان چه فکری راجع ب من میکنی و شاید بگی بدجنس و.... 
اما حقیقتی که ته دلمه همینه
رفیق صاف و صادقی هم نیست که بخوام براش مرام بذارم و از خودم مایه بذارم
شاید اگه رو راست بود و واقعا دوست بود این کار رو میکردم
اما طرف شیشه خورده داره
و با توجه به شناختی که ازش دارم نه
حاضر نیستم
با این که همیشه همه چی تقصیر توعه...ولی اونم خیلی خره.

پاسخ:
قبول نیست عاقا تو نفوذی مامانمی☹️
تلگرام mute ش کن و پی اماش رو سین نکن یا خیلییییی دیر سین کن و جواب نده.کلا چه در مجازی و چه تو واقعیت ادم حسابش نکن و محل بهش نده!

پاسخ:
الان رفتم باز بلاکش کردم اگه چیزی بگه میگم قرار بود باهم کات کنیم دیگه

خیال کردی الان این کارا رو نمیکنم؟ 
بلاهایی که من سر این میارم سر هرکی دیگه می آوردم جواب سلامم رو هم نمیداد
جدیدا دیگه دیر و نصفه نیمه سین میکنم
و هر وقت هم دیر سین میکنم تو اینستا پی ام میده اینجایی؟
بعدش اس میده که مردی جواب نمیدی؟
خلاصه یه جوری به گوه خوردن میندازه ت که سین کنی و جواب بدی🤦‍♀️

اما خب دوستم ندارم باهم قهر باشیم که
فقط میخوام صمیمی نباشیم
انقدر به پر و پاچه م نپیچه و تو کارم سرک نکشه کافیه واسم
نارنجی چقدر حوصله کل کل داری !!!!
من به شخصه هیچ وقت وقت نمیذارم واسه کل کل با کسی !
معروفم به این که کسی چیزی می پرسه خوشم نمیاد یا کلا جواب نمیدم و کشنیده میگیرم یا میگم بعدا راجع بهش صحبت می کنیم که البته هیچ وقت اون بعدا نمی رسه از راه !
پاسخ:
حوصله کل کل رو که ندارم واقعا چون اعصابم خورد میشه
اما اون طورم نیست که بتونم کلا صد در صد دایورت کنم و جواب ندم
بعضی وقتام از حرصم باید جواب بدم و کل کل کنم که خالی شم😤
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی