هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

گواهینامه گرفتم و با همه کسم میل سخن است

دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۲۶ ق.ظ

قبول شدم‌ ^_______‌‌^



همیشه شب قبل از امتحان تا صبح استرس داشتم و خوابم نمی برد یا کابوس می دیدم

دیشب گفتم من چند ماهه پشت ماشین ننشستم پارکم که اصلا تمرین نکردم

پس بیخیال

میرم و به تخمکم وار رد میشم و هیچ غمت نباشه

گفتم تا آخر تابستون اگه ده هفته داشته باشیم کل این ده هفته رو میرم امتحان میدم

آخرش که چی؟ مجبور میشن قبولم کنن دیگه

خلاصه به تخمکم وار خوابیدم

صبح پاشدم یه پروپرانولول محض احتیاط انداختم بالا ونشستم پشت ماشین مامان رو رسوندم سر کار و رفتیم آموزشگاه

رفتم پرونده دادمو نوبت گرفتم و نشستم تو ماشین خودمون تا آخرین نفر امتحان بدم

وسطاشم رفتم یه پارک دوبل تمیز زدم بابا گفت خاک تو سرت اگه همین رو جلو اون بزنی درجا قبولت می کنه

برگشتیم دیدم سه تا دختر وایسادن

بابا گفت اینا سه تان میتونی با همینا بری ها

دو دل بودم و گفتم نه ولش کن آخر نفر میرم

انگار بابا هم میدونست قبول نمیشم گفت ولش کن بابا برو امتحانو بده دیگه جهنم هفته بعدم میایم

یهو به خودم گفتم به تخمکت بابا یه رد شدنه دیگه

هوا گرمه برم رد شم زود بیام خونه

رفتم نفر اول رید به ماشین

از جلو و عقب داشت می مالیدش

نفر بعدی رو گفت من برم

به سرهنگه گفتم این چیه خو اصا جا نداره تکون بخوره

گفت اگه راننده ای اگه تسلط داری درش بیار

منم درش اوردم😁

گفت یه دوبل بزن

یه دوبل زدم ماااااماااان

گفت حالا از دوبل در بیا

(میخواست ببینه راهنما می زنم یا نه چون پسر قبلیه رو دیدم سر همین گیر انداخت)

بیرون اومدم

گفتم قبولم؟

گفت حالا پیاده شو بینم

دنده رو خلاص کردم

ترمز دستی رم کشیدم

ماشینم خاموش کردم گفتم قبوووولم؟

گفت حالا از ماشین بیا بیرون ببینم

خواستم بیام پایین و با دست چپ در رو باز کردم که گفت نه با دست راست باز کن آینه رو هم نگاه کن گفتم باشه😤

پیاده هم که شدم از پشت ماشین اومدم که دیگه بهونه نیاره

رفتم اون ور پیشش

گفتم قبولم؟

گفت بار چندمت بود

گفتم4

گفت دانشجویی

گفتم آره

با خنده گفت 9 هفت تا

منم مغزم گوزیده بود گفتم ها :/

با من و من گفتم 63 تا

گفت نه دانشجو نیستی اگه بودی باید اینو بلد می بودی

گفتم خو من از این چیزا بلد نیستم😂دانشجو پزشکی ام سوال پزشکی بپرس😅

گفت آنژیوکت چطور می زنن؟

گفتم هووووو نه دیگه تا اون حد همه ش دو ترم خوندم

دیگه یکم سر به سرم گذاشت و کارت ملیم رو گرفت و با نیش باز گفتم قبولم؟

با دست به عقب اشاره کرد گفت بروووو بروووو

دیگه منم با نیش باز درحالی که تو خیابون مثل وحشیا بالا پایین می پریدم و یورتمه می رفتم رفتم سمت ماشین مون

بابا تو ماشین بود بهش گفتم قبول شدم انقدر خوشحال شد

دیگه نشستم پشت فرمون رفتیم یه جعبه شیرینی هم گرفتیم و بردیم محل کار مامان

این بود انشای گواهینامه گرفتن من

نخطه



پی نوشت:ولی ناموسا دلیلش چیه که من هروقت واسه چیزی سگ دو میزنم و خیلی برام مهم میشه بهش نمی رسم

بعد که حواله ش میکنم به تخمکم یهو بدون هیچ تلاشی میاد تو بغلم 😐

من دفعه های قبل خیلی تمرین می کردم و قبول نمی شدم

این دفعه آخرین بار که پشت فرمون بودم فک کنم قبل از عید بود

حتی یادمم نبود چطور باید پارک می کردم کلی فکر کردم تا یادم اومد

همینطور الکی الکی قبول شدم واقعا خودمم راضی به زحمت شون نبودم😄

نظرات (۳)

چرا بی گواهی نامه پشت ماشین میشینی؟
پاسخ:
چون بهم گواهینامه نمی دادن
مبارک باشه
واسهمنم کابوس بود 
اصن نمیرفتم امتحان بدم کلا!
یکی دو ماه مونده بود تاریخ انقضای کاردکسم تموم شه رفتم امتحان دادم ! تو خواب نمیدم قبولشم از بس فوبیای رانندگی و امتحانشو داشتم 
پاسخ:
وای واسه من یه سال طول کشید. از پارسال تابستون تا امسال
اصلا هر موقع تو ماشین می نشستم یادش می افتادم می رید به حالم
واقعا یه بار بزرگی بود رو دوشم ها
خلاص شدیم🤗
عه مبارکه شیرینی
بار چندم شد؟ :دی
حالا انصافا من فکر می کردم سخت گیری فقط مال تهرانه،
ولی به شما هم ظاهرا سخت گرفتند.

یادش به خیر،
منم روزی که گواهی نامه گرفتم یه چیزی فرای ابرا بودم.
از روزی که خود ماشینم رو گرفتم بیشتر حتی.
همین هی داخل خونه یورتمه می رفتم و شوق غیر قابل وصفی ته دلم بود.
حس می کردم دیگه الآن کل دنیا تو مشتمه.
پاسخ:
بفرما🍩🍩🍩
😅
بار چهارم
نه عاقا اینجا انقدر گیر بودن که من دیگه میخواستم پروندمو انتقال بدم شهر دانشجوییم
اینجا واقعا پدرتو در میارن تا یه گواهینامه بدن
سره هیچ و پوچ قفلی الکی می زنن
حتی از امتحان و اینام بدتر بود
مثلا امتحان رو اگه بخونی خیالت راحته به خودت مطمئنی و میری امتحانت رو میدی
ولی این آزمون های عملی هااااا
انگار هیچ چیش دست خودت نیست
انگار همه ش شانسی میشه و صفر و صده


اصلا اینکه فکر می کنم تا آخر عمرم دیگه قرار نیست هیچ آزمون رانندگی بدم ها
ته دلم جیلی ویلی میره💃
انقده خوشحالم انقده خوشحالم که نگو
الانم هی دعا دعا میکنم زودتر گواهینامه م رو بدن
هر چند این محدودیت یکساله ش یه خرده تو ذوق میزنه ولی خب بازم خیلی خر کیفم
هی یادش میوفتم یکم ذوق میکنم باز یادش میوفتم باز ذوق می کنم
رسما رد دادم😅
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی