هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

خانواده ی گشاد

جمعه, ۴ مرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ب.ظ

داشتیم با مامان و بابا تو سر و کله هم میزدیم که کی بره واسه شام برنج درست کنه

مامان به بابا می گفت بابا هم به من

هیشکی هم زیر بار نمی رفت

گفتم بیاین تک بیاریم هرکی تک افتاد اون بره

قبول کردن

به بابا شک کردم گفتم ببین تقلب نمی کنی ها

هرکی تقلب کنه خودش باید بره درست کنه

گفت قبول

تک آوردیم

مامانم خواسته بود تقلب کنه یهو دستش بین پشت و رو تو هوا موند :/

آخرم نشست زمین گفت امکان نداره من برم

بابا رو فرستاد :/

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی