هیچ...

نپرسید لطفا :/
از مسائل شخصیم بیشتر از اونچه که می‌نویسم نپرسید

این کارا چیه چند وقت یه بار با من می کنه آخه؟

چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۳۳ ق.ظ

خاله ی بابا دیروز مرد

امروز خاکسپاریشه

مامانم 7ونیم صبح سر صبحونه به این بهونه یادش افتاده باز بشینه برام وصیت کنه 😑

جلو خودش با سکوت و خنده ای که عصبیه بیشتر ردش میکنم

اونم فک می کنه من الان چقدر به شخمم ام باز ادامه میده

 

اما الان از وقتی رفتن تا الان یه بار تف انداختم تو هوا

الانم نشستم گریه میکنم :/

بعد میان میگن چه مرگته؟ چرا افسرده ای؟ چرا عصبی ای؟ 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی