ریدم به اول تا آخرتون نکبتا

وقتی می بینم رو نرو بابامن و اعصابش رو خورد می کنن چی از دستم بر میاد؟

تا کی حرص؟؟؟؟؟

کاش می شد از این شهر بریم

حالا من خودم ختم و هفت و چهل رو باهمم ها

پسره انچوچک انگار .. خل گیر آورده

تو مجازی ندیده و نشناخته گیر که بیا باهم آشنا شیم

فک کرده اسکل گیر آورده

بهش میگم حاجی از ما بکش بیرون من انقد بدبختی دارم اصا توفاز این چیزا نیستم

باز گیر و گیر و گیر که نه تو بیا آشنا شیم شاید خوشت اومد

آخر از زیر زبونش کشیدم که چرا قفلی زده به ما

تو نگو آقا زن دکتر دوس داره😂

میخواد خانومش دکتر باشه

که از قضا ما خوردیم به تورش

جمع کن بینیم بابا حالا درسته شاس میزنیم ولی دیگه نه تا این حد

با خودش فک کرده چاییش که دمه

خونه شم که گرمه

چی از این بهتر؟

البته آخرم اینو بهش گفتم که خواهرانه نصیحتت میکنم طرف دکتر جماعت نری

سگو بزنی با دکتر ازدواج نمیکنه خصوصا اگه مرد باشه که بخواد زن دکتر بگیره

ما خودمونم با خودمون ازدواج نمیکنیم انقدر که بنجلیم 😂😂😂

اولش داغی و نمی فهمی

بعدا می فهمی چه گوهی خوردی

پی نوشت:کی به اینا گفته دانشجوهای پزشکی پسر خرخون دوس دارن؟ الان واسه بیان محسناتش(درست گفتم؟) اومده میگه به خدا خودمم درس خونم و شریف میخونم و اینا🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

یعنی به شخصه ریدم تو تصورات تون💩💩💩

بعدا نوشت:بهم گفت خیلی بی شعور و نفهمی و بلاکم کرد

زیبا نیست؟؟؟ 😂😂😂

چیکار کنم الان؟

از این شهر و این آموزشگاه و افسر هاش متنفرم

زنگ زدم شهر دانشجویی پرسیدم

میگن میتونی کارتکست رو منتقل کنی اینجا

فقط باید آیین نامه رو دوباره بدی

پنجاه تومنم هزینه کارتکسه و 23 تومن آیین نامه

به نظرتون می صرفه برم؟

برم اونجا باید تنها امتحان بدم و دوباره آیین نامه بدم و شرایطشم نمیدونم

شاید از اینجا بدتر باشه اصلا قبولیش

عوضش این همه استرس و فشار روانی ندارم

می ارزه به نظرتون؟

نرم یهو مثه خر تو گل بمونم؟

حالا پولش مهم نیست جهنم حداقل استرس ندارم

اما خب از تو شهر غریب امتحان دادن می ترسم یه نمه

اینم از ماجرای گواهینامه طلسم شده ما

رفتم

دیر رسیدم ظرفیت شون تکمیل بود و گفتن برو دو هفته دیگه بیا

بابای ماهم اصرار که الا بلا از دخی ما امتحان بگیرین این بره دیگه خدا میدونه کی بیاد دوباره امتحان بده

افسره دفتر دستکش رو بست

یه خط کشید زیر اسامی

و تعداد قبولی ها رو هم نوشت

بابای ما باز گیر که باااااید از دختر منم بگیری ما ثبت نام کردیم و فلان

افسره میگفت خب اشکال نداره غیبت میخوره بعدا بیاد

بابامم میگفت وقتی اینجاست چرا باید غیبت بخوره؟ 

همچین اصرار میکرد حالا انگار ماشیناش گوشه پارکینگه منتظر گواهینامه من

گفتم نمیخواد و اینا این الان رد میکنه بیخیال شو ولی فایده نداشت

خلاصه یارو راضی شد و رفتیم

قرصه رو خورده بودم با آرامش همه کارامو کردم یه دوبلم رفتم منتظر قبولی زل زدم به یارو

یهو گفت مردودی

پوکر گفتم مشکلم چی بود

گفت زود فرمون چرخوندی :/

پیاده شدم رفتم به بابام گفتم رد کرد یهو دیدم عصبانی شد

با اعصاب خورد تو ماشین تازه گفت آره

وقتی داشتین می رفتین سوار ماشین شین شنیدم افسره به فلانی گفت بذار برم اینم رد کنم و بریم 😐

بهش میگم خو تو که شنیدی میگفتی من نمی رفتم بعدا میومدیم

بعدم معلوم بود این یارو دفتر دستکش رو بسته نمیاد به خاطر من دوباره لیست بنویسه

خلاصه بابای ما ول کن نبود

گفت تا نرم نرینم به یارو دلم خنک نمیشه

رفت بهش گفت

گفت که من شنیدم تو هنوز سوار ماشین نشده به فلانی گفتی بذار برم اینم رد کنم و بریم

یارو اول زده بود زیرش

بعد گفته بود خب آخه تو اصرار میکردی که امتحان بگیرم منم کار دارم و مقصر نیستم و فلان

هیچی دیگه

باز نارنجی موند وحوضش

عوضش این دفعه خیالم راحته که نمیگه دست و پا چلفتی و فلان

بهشم گفتم این رد شدنم مقصرش تو بودی اونم دیگه هیچی نمیگه

خودشم که دید خوب پارک کردم

وقتی همه چیم گیر و گور داره

یواشکی رفتم پروپرانول خریدم

فردا امتحان رانندگیمه و از دیشب دارم از استرس جر میخورم

نیم ساعت قبل از آزمون یه دونه میندازم بالا

حالا خطر و عوارض وایناشم نمیدونم که به تخمکم

تموم شه بره فقط

دفعه قبلیه که با افسره دعوام شد انقدر استرس گرفتم که نگو

طوری که احساس میکنم تا بشینم یه چی یادم میره و رد میشم

امروزم رفتیم آموزشی

تا روندم یارو گفت خب مشکلت چیه؟ 

دس فرمونت که خوبه چرا رد میشی؟

باید یه ساعت کار میکردیم ولی نیم ساعتم نشد چون نیازی نداشتم

هرچی میگفت درست میرفتم میگفت خو تو که آموزش نمیخوای دس فرمونت عالیه اگه رد شی تقصیر خودته

میگفت تو بگو چی بلد نیستی تا تمرین کنیم ولی هرچی میگت خوب میرفتم

یکمم نصیحت کرد که افسرم آدمه مثل من خو چرا باید بترسی

منم هیچ نگفتم

بابامم گفت آره بلده ماشین منم کامل دستشه حتی خارج شهرم رانندگی میکنه نمیدونم چرا واسه امتحانش میره خراب میکنه

اونم یکم نصیحت کرد و رفتیم دیگه

گفت سعی کن حتما قبول شی چون از این به بعد خود راهنمایی رانندگی یه جا مشخص کرده و باید بری اونجا و سخت میشه امتحانش و... 

خلاصه نیم ساعت نشستم و پیاده شدیم و سویچ ماشین بابا رو گرفتم و نشستم پشت ماشین و اومدیم خونه

واقعا نمیدونم چمه چه مرگم شده

خدا نگذره از اون افسر قبلیه که انقدر بهم استرس وارد کرده که تن و بدنم می لرزه

اصا گرفتن گواهینامه واسم رویا شده

بابا هم میگه یکی رو ببرم به جات آزمون بده :/

چه میدونم دیگه

حالا رفتم یه بسته پروپرانول خریدم

فردا یه دونه بالا بندازم ببینم چی میشه

امیدوارم به خاطر قرصه هم شده اعتماد به نفسم بالا بره😭

کاش یادم بمونه...

که تو خونه برام نریدن

که انقدر عجله نکنم برگردم

البته اینکه تو خوابگاهم برام نریدن بی تاثیر نیست

ولی خب... 

یه تلنگر مجازی که باعث شد این تصمیم رو بگیرم

تصمیمم رو گرفتم

تا سر به بیابون نذاشتم باید برم پیش یه روانپزشک

حالا فرقشو با روانشناس نمیدونم خیلی جز اینکه روانپزشک دارو هم میده

اما احساس میکنم باید پیش روانپزشک برم

حالا اگه کسی اطلاع دقیق درمورد این دوتا داره و میدونه چه موقع پیش کدوم یکی باید رفت، بگه ممنون میشم

یه مشکلم که دارم اینه که میخوام یواشکی باشه کسی ندونه

پس باید شهر دانشجوییم برم

خب هیچ روانپزشکی رو هم نمی شناسم

و چون میخوام یواشکی باشه نمیخوام هم از کسی بپرسم

خو چه گهی بخورم الان؟ 

پس این هکرا دارن چه غلطی می کنن؟

میدونین

به نظرم بهترین شغل دنیا هکر شدنه

و واقعا یکی از فانتزیام اینه هک بلد می بودم

مثلا می رفتم تو سایت دانشگاه

نمره هامو هرچی عشقم می کشید رد می کردم

بعید میدونم امنیت بالایی داشته باشه

بانک به اون عظمتم هک میکنن سایت زپرتی ما که دیگه چیزی نیست

و حتی با خودم میگم که مثلا اونی که دانشجوی کامپیوتره و خیلیم خفنه

خب مگه مرض داره درس بخونه؟

میره نمره هاشو هرچی بخواد رد میکنه دیگه

یا اصا میتونه بهترین شغل دنیا هم باشه

از دانشجو ها پول بگیری بری نمره هاشونو عشقی رد کنی

نمیدونم این کارا که میگم شدنیه یا نه

اگه هست پس چرا هیشکی تا الان به ذهنش نرسیده و هیچ غلطی نکرده؟

هان؟ 

از اتاق فرمان میگن شایدم کرده و ما بی خبریم🤔🤔🤔

اصلا از کجا میشه هک کردن رو یاد گرفت؟

جدای از این مورد خیلی دوس دارم یاد بگیرم

کلاسی چیزی داره؟

یا تو خونه هم میشه

یا چی کلا؟

اگه کسی میدونه بگه

می بینین من از دور چقدر خوشبختم؟

چند وقت پیشا بیو تلگرامم نوشتم

من بد آورده ی دنیای پر از بیم و امید

ل تازگیا دیده

ببینین چی میگه

هه

فقط بهش گفتم چیز نگو بابا

بدون هیچ توضیحی

به هر حال من تو زندگیم هرچی رو هم یاد نگرفته باشم

حفظ ظاهر رو خیلی خوب یاد گرفتم

طوری که اگه دو دست و دو پا هم نداشته باشم

بقیه فکر می کنن بیخیال ترین و شاد ترین و بی غم ترینم

اما کی میدونه من چقدر تحت فشارم؟

کی میدونه که داره بند بند وجودم از هم باز میشه؟

کی میدونه یه وقتایی چطور وا میرم؟ 

شت شت شت

یه سوتی دادم زود بیاین بگین کیا دیدینش؟